بی خوابی...

ساخت وبلاگ

امکانات وب

شمار ساعاتی که بیدار بودم از دستم در رفته... .پریشب برای ترجمه، و دیشب به سبب نبودن محمدحسین.دیشب علی رغم میل باطنیم، با اصرار محمدحسین اومدم خونه مادرمادر و پدر کیش هستن، فقط ریحانه خونه بود.طفلک سید مهدی، بخاطر من نتونست بیاد پیش ریحانه بی خوابی......
ما را در سایت بی خوابی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashemisali بازدید : 70 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 0:35

یه بنده خدایی ساعت ۷نیم اومد دنبال بنده، خونه مادر بی خوابی......
ما را در سایت بی خوابی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashemisali بازدید : 72 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 0:35

کلافه ام از بی خوابی های شبانهای کاش درست می شد این عادت ناپسندسرانجام چندین ساعت غلت زدن و دنده به دنده شدن مرور خیل عظیمی از خاطرات بود.اگر بنا به نوشتن باشه، تا صبح باید تک به تک رو تایپ کنم!اما یهو یاد آقاجون افتادم، خیلی اتفاقیهمیشه به من میگفتن گل سر سبد!با وجود ازدیاد نوه های خانواده پدری، به من میگفتن گل سرسبد.چرا هیچوقت به این کلمه دقت نکرده بودم؟چقدر دلتنگ شون شدم...دلتنگ این جمله و بغل های سفت و محکم شون.ای کاش وقتی بودن بیشتر قدرشون رو میدونستم. بی خوابی......
ما را در سایت بی خوابی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashemisali بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 0:35